از دیرباز تاکنون خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی همواره در پی یافتن الگوهایی است که بتواند با پیروی از آن راه سعادت را طی کند و والدین در تلاش هستند تا بهترینها را الگوی راه فرزندانشان کنند. نهضت عاشورا از جمله با شکوهترین و مناسبترین سرمشقها است، چرا که در بستر این قیام، الگوهایی شکل گرفته که در هیچکجای عالم همانندی برای آن وجود ندارد.
در صورتی که این اسطورههای شجاعت و مردانگی و تندیسهای عشق و محبت مطابق با قالبهای نوین جامعه امروز در خانواده مورد توجه قرار گیرد و والدین زمینه همانندسازی با این اسوههای شگفتانگیز صبر و استقامت را برای فرزندان خود فراهم کنند، در کنار مرثیهها و عزاداریها، جنبه اجتماعی و آرمانهای مقدس عاشورا بر فضای خانواده حکمفرما شده و آن را در صحیحترین مسیر هدایت میکند. به عقیده جامعهشناسان، فرد پیوسته تحت تأثیر عواملی مانند خانواده، گروه همسالان، مدرسه و رسانههای جمعی اجتماعی قرار میگیرد. این بدان معنا است که باورها، ارزشها، آداب و رسوم و قواعد معرفی و مورد قبول گروههای اجتماعی از طریق فرآیندی که آن را درونی شدن مینامند به شخصیت یک فرد رسوخ پیدا کرده و پارهای از شخصیت فرد میشود و از درون شخصیت او میجوشد، گویی که همواره جزئی از آن بوده است.
فرآیند درونی شدن فرهنگ زمانی بهطور کامل انجام میشود که فرد بدون احساس جبر و نیرویی که از طریق عوامل بیرونی به او وارد میشود، به یک مسئله باور داشته باشد، عملی را انجام دهد یا از کاری دوری گزیند.هر چند عوامل اجتماعی شدن (خانواده، گروه همسالان، مدرسه و رسانهها) در هر زمانی و در هر جامعهای درجه اهمیت خاصی دارند و ممکن است در جامعهای خانواده رتبه نخست را داشته باشد و در جامعهای دیگر مدرسه بیشترین نقش را ایفا کند، اما تاکنون در تمام جوامع، خانواده نقش تعیینکننده در تکوین ساختار و هویت شخصیتی افراد داشته است. خانواده تأثیر خود را حتی پیش از تولد کودک از طریق وراثت آغاز میکند، و این ضمیری که به نام «کودک» ایجاد میکند، در دوره تربیت با دستان تأدیب و تشویق ورز میدهد و آن را به مرحله آمادگی برای پخته شدن میرساند، اما آنچه بیش از همه در این وضعیت کنونی اهمیت پیدا میکند، هماهنگی عوامل اجتماعی شدن افراد است.
جوهره آنچه فرهنگ عاشورا نام گرفته است، غیر از خوبی، رشد و شکوفایی ارمغان دیگری نخواهد داشت و آنچه به غلط بیگانگان و دشمنان از فرهنگ عاشورا برداشت کردهاند و به آن دامن میزنند و مفهوم آن را جنگ و ستیز و خونریزی میدانند که پیام عاشورا نیست، حقیقت عاشورا همان است که امام حسین (ع) در پیام های تئوری و عملی خود به روشنی ارائه کردهاند.آن حضرت به روشنی بیان کردهاند که ارزشهای والایی که پیامبر اسلام (ص) کوشید تا در میان مردم نهادینه شود به مخاطره افتاده است و ما قصد داریم که نگذاریم عرف دچار فراموشی تاریخی شود و آن ارزشها از بین برود و قربانی شدن تبار پیامبر بهای این باور و نیت بود. فرهنگ عاشورا باید در بستر خانواده نهادینه شود، والدین بهتر است از ابتدای تولد ، فرزندانشان را با این فرهنگ آشنا کنند و این فرهنگ در طول زندگی و رشد کودک جزئی از شخصیت او شود و هم به لحاظ فرهنگ و ارتباطات اجتماعی و عاطفی و هم به لحاظ رفتاری در شخصیت کودک شکل بگیرد.زمانی که انگیزه و فکر کودک عاشورایی شده و از آرمانهای حسینی الهام گیرد، در موقعیتهای مختلف زندگی با ذهن فرد عجین شده و ظاهر میشود.
خانواده نخستین و کوچکترین هسته اجتماعی محسوب شده و اولین جایی است که فرهنگ در آن شکل میگیرد و بهطور کلی خانواده سهم بسیار مهمی در گسترش فرهنگ دارد. از آنجایی که اندیشه و تفکر کودک در دامان خانواده شکل گرفته و رشد میکند، وقتی والدین حسینی باشند، فرزندان نیز حسینی میشوند و این فرهنگ از خانواده به جامعه منتقل میشود. کودکانی که در خانواده آنها فرهنگ و الگوی پایداری برای همانندسازی وجود ندارد، از جامعه تأثیر میپذیرند و گاه ممکن است در مسیری انحرافی رشد پیدا کنند.یکی از مسائلی که به فرآیند اجتماعی شدن سرعت میدهد و فرآیند درونیشدن هنجارهای اجتماعی را آسانتر میکند وجود الگو ی نمونه و گروه مرجع است و خانواده ایرانی میتواند با این درک که بنا دارد انسان برتری را از نظر تربیتی و شخصیتی پرورش دهد، ارزشها و هنجارهای مورد تأکید در عاشورا را برای فرزندان خود درونی کرده و شخصیتهای موجود درعاشورای حسینی را به عنوان نقش نمونه و گروه مرجع برای فرزندان خود معرفی کند.